۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه

چرند و پرند

 
روز وشب توی طويله می کند وق وق خرم
 
وز صدای عر عر سگ پوگ گرديده سرم
 
مدتی باشد که کر گرديده چشم کلفت ام
 
پاک نابينا شده گوش دراز نوکرم
 
چون پسر ها را بدادم شوهرانی باب ميل
 
يک زن زيبا گرفتم از برای دخترم
 
گر دهان بنده باشد از گشادی چون خيار
 
می زند صد طعنه بر خندق دماق دلبرم
 
گشت اخر موی ريشم از سفيدی چون زغال
 
لاغر و باريک شده مانند خمره پيکرم
 
صورت زيبای من باشد اگر مانند خرس
 
درعوض رويی چو مه دارد عروس عنترم!    
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر