□ يک روز از طرف برنامه «در شهر» با يارو مصاحبه کردند: به نظر شما براي حل مشکل اشتغال جوانان چه بايد کرد؟
ـ بايد شهر نو را بازگشايي کرد.
ـ شهر نو چه ربطي به اشتغال دارد؟
ـ تعداد جوانان بيکار ما، دقيقا به تعداد تقاضايي هست که در عرصه خدمات جنسي داريم. بالاخره اگر فرهنگ شهر نو ترويج شود، يکي کاندوم فروش مي‌شود، يکي خدمات عرضه مي‌کند، يکي در کار توزيع مي‌رود، يکي در کار تبليغات وارد مي‌شود...، حجم زيادي اشتغال ايجاد مي‌شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ فرداي همان روز، موضوع برنامه، افزايش کيفيت تحصيل در دانشگاهها بود. بار ديگر با همان آقا مصاحبه کردند: به نظر شما براي افزايش سطح علمي دانشگاهها و اشتغال دانشجويان به تحقيق، چه بايد کرد؟
ـ بايد شهر نو را بازگشايي کرد.
ـ شهر نو چه ربطي به سطح علمي دانشگاهها دارد؟
ـ الآن که شهر نو تعطيل است، هر کس مي‌خواهد با جنس مخالف رابطه داشته باشد، صرفا مي‌تواند اين ارتباط را در کلاسهاي دانشگاه برقرار کند. نتيجه اين مي‌شود که دانشگاهها مملو از افرادي است که براي کاري غير از علم آمده‌اند. اگر شهر نو باز شود، فقط کساني دانشگاه مي‌روند که واقعا به علم علاقه‌مندند. آن وقت مشکل از اساس حل است و جو دانشگاهها کاملا علمي مي‌شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ پس فردا، موضوع برنامه، مشکل ترافيک تهران بود. باز نظر همان يارو را تصادفا خواستند:
ـ بايد شهر نو را بازگشايي کرد.
ـ شهر نو چه ربطي به ترافيک دارد؟
ـ الآن که شهر نو تعطيل است، خواهران محترم جن.....ه مجبورند جاهاي مختلفي در سرتاسر شهر توقف کنند. وقتي برادران به آنها مراجعه مي‌کنند و ترمز مي‌زنند، بالاخره سريع که نمي‌شود سوار شوند. تا بيايند چانه بزنند و سر قيمت و مکان و نوع خدمات به توافق برسند، يک عالمه راه بندان مي‌شود. اگر جايي مثل شهر نو باشد که اينها همه را از معابر شهري به آنجا منتقل کنند، مشکل ترافيک تهران کامل حل خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ هفته بعد، موضوع خروج ارز از کشور بود. باز همان آقا به تلفن برنامه زنگ زد:
ـ بايد شهر نو را بازگشايي کرد.
ـ شهر نو چه ربطي به خروج ارز دارد؟
ـ اين همه جوانها مجبورند براي رفع نياز خود به اوکراين و آنتاليا و عشق آباد و هر قبرستاني سفر کنند. اگر شهر نو فعال شود، اين همه سرمايه ملي در خود کشور مصرف خواهد شد و ارز هدر نخواهد رفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ هفته بعد، موضوع: رواج توريسم و ورود ارز به کشور. باز همان آقا:
ـ بايد شهر نو را بازگشايي کرد.
ـ شهر نو چه ربطي به رواج توريسم دارد؟
ـ براي اين توريستها ايران نمي‌آيند که امکان عشق و حال ندارند. اگر شهر نو فعال شود، صنعت توريسم هم رونقي صد چندان پيدا خواهد کرد و يک عالمه ارز وارد کشور مي‌شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ هفته بعد، موضوع: شاد نبودن جوانها، و نبود اميد به آينده، خشونتهاي خياباني، و تظاهرات جوانان عليه دولت. باز، همان آقا:
ـ بايد شهر نو را بازگشايي کرد.
ـ شهر نو چه ربطي به شادي جوانها و خشونت و تظاهراتشان دارد؟
ـ وقتي جوانها اين همه وقت از دوران بلوغ در سن 12ـ13 سالگي تا حدود سي و چند سالگي که ازدواج مي‌کنند ميل جنسيشان ارضا نشود، عقده‌اي مي‌شوند و دايم غر مي‌زنند و اصلا هم شاد نيستند. اگر وقت کنند با هم دعوا مي‌کنند. اگر وقت نکنند سر اندک چيزي به خيابان مي‌ريزند و با سياستمدارها دور برمي‌دارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ هفت? بعد، موضوع: فساد اداري. باز همان آقا: بايد شهر نو را احيا کرد.
ـ آخر چرا ، اين يکي ديگر خداوکيلي ربطي ندارد!
ـ اختيار داريد! وقتي شهر نو تعطيل شد، اين همه ديوث و جاکش و مادر قحبه و حرام زاده، مجبور شدند براي ادامه زندگي وارد ادارات مختلف شوند و از همان روشها که بلد بودند، براي کسب درآمد استفاده کنند. شهر نو را باز کنيد، آن وقت ببينيد چطور مشکل فساد اداري مملکت حل مي‌شود!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر